يادداشت:مهدي قاسمي
اداره فرهنگ و ارشاد جم يا طفل سر راهي
اداره ی فرهنگ و ارشاد جم به طفل سر راهی می ماند که نه امنیتی دارد نه مهر و محبتی و نه آینده یی .
هر از چند گاهی به بهانه ی تودیع و معارفه مطرحش می کنند و دوباره از یادها می رود تا تودیعی دیگر … بیچاره کسانی که گاه به گاه دایه یی برای این طفل می شوند.
خانه از پای بست ویران است خواجه در بند نقش ایوان است
نقش مسلم فرهنگ و ارشاد در بازیابی گزاره های تاریخ بومی یک جغرافیا و نهادینه کردن آن در ساختارهای اجتماعی یک جامعه را نباید فراموش کرد. چرا که کارکرد هنر ، تقویت و حفظ شیوه ی زندگی انسان مطابق با مناسبات انسانی ست و اینجاست که بایستی به تاثیرگذاری تفکر و اندیشه ی افراد ، در راستای پذیرش ، بازسازی و تزریق عناصر بومی گرایی یک اقلیم توجه خاص و ویژه شود.
ما بایستی برای تفاوتهای زبانی و الگوهای رفتاری یک منطقه احترام قائل شده و یک نهادی به نام فرهنگ و ارشاد که مسئول مستقیم این امر هست چرا به این مسئله توجهی نمی کند؟ تاثیر این بومی گرایی و تعصب خاص را به عنوان مثال، می توان در تفاوت نتایج بارز و روشن از مدیریت آقای دکتر کارگر در شروع کار شعبه ی دانشگاه ازاد جم و مدیریت بعد از ایشان دید .
همانطور که بدون دلایل روشن و نگاه به عملکردهای مثبت ایشان در دانشگاه و در نظر نگرفتن سیستم پژوهشی، عملگرایی ایشان جهت پیشرفت علمی بچه های بومی شهرمان، زحماتش را به باد دادند، اینبار نیز بدون توجه به جایگاه اجتماعی و عملکردهای مثبت و مسلم ایشان در فرهنگ و ارشاد بدون بودجه و حمایت استان و حتی یک حکم رسمی و در خور شان ، یک روز بدون حتی یک نامه ی مکتوب و طی یک تماس تلفنی اعلام کردند که دو روز دیگر تودیع و معارفه ست! این برخورد سیستماتیک اداری آنهم به صورت شفاهی از کجا ناشی می شود؟! آیا نبایستی لحظه ایی درنگ کرد و به عملکرد شخصی و مدیریتی نگاهی کارشناسانه انداخت و از هنرمندان فعال و انجمن های مرتبط با ارشاد ، یک نظرخواهی ساده کرد ؟!
تا كي به امر سفارش و لابيگري هاي بي نتيجه بايد دامن زد ..؟!
✔️دبير انجمن هنرهاي تجسمي شهرستان جم
مهدي قاسمي/