يادداشت وارده:

چشم انداز توسعه جنوب استان،دلگرم کننده یا دلسرد کننده؟

چشم انداز توسعه جنوب استان،دلگرم کننده یا دلسرد کننده؟

فرآیند های انتخاباتی شامل دادن وعده هایی است که هر شنونده و هر بیننده ای را به دادن رای راغب می کند.
جنوب استان بوشهر هم از این روند مستثنی نبوده و ما در طی این مدت دراز،شاهد آن بوده ایم.
انتخابات برگزار و در اوایل خرداد،مجلس جدید شروع بکار کرد و تقریبا پس از حدود ۲ ماه و طی شدن روند انتخابات درون پارلمانی،جایگاه منتخبین ملت تثبیت گردید.
با احترام به نمایندگان ادوار استان ، نویسنده سعی می کند بدور از یکجانبه گرایی و صرفا بر اساس واقعیت،اهم موضوعات پیگیری شده و قابل پیگیری را بیان نماید.امید است مورد توجه واقع شود.
با توجه به توضیحات مطروحه فوق،استان بوشهر و خاصه خطه جنوب آن،مشکلات عدیده ای دارد که هر نماینده ای در بهبود روند حل آن( و نه حل کامل)تلاش می کند.در این بین بسیاری از این دوستان، موفقیت و توفیق بیشتری را در جهت بهبود روند حل مشکل کسب کرده و بعنوان یک نماینده آرمانی در یادها می مانند.
در ابتدای بحث این نکته مطرح می گردد که وظیفه اصلی نماینده، قانون گذاری بوده و نه رفع مشکلاتی که حل آن در حیطه وظایف دولت است و ورود و موفقیت نماینده ،نشان از دید فراقوه ای واحساس مسئولیت ایشان در قبال اعتماد مردمان نجیب حوزه انتخابیه می باشد.
در طی ادوار،اهم برنامه های کاندیداهای جنوب استان، بترتیب اولویت زیر،مطرح و تشریح گردیده است:
۱- اشتغال
خطه جنوب استان بوشهر در مبحث اشتغال،علی رغم هم جواری بسیار نزدیک با سایت های صنعتی،در موارد عدیده ای با بی مهری دست اندرکاران این حوزه مواجهه گردیده است.عمده دلیل مطرح شده،نداشتن تخصص لازم جهت کار در این مناطق است.نگارنده بر اساس مشورت با یکی از شاغلین در صنعت،این را به صراحت عنوان می دارد که هر شخصی،با هر رشته تحصیلی،در طی مدت کمی و با حضور در این مناطق،به یک کارشناس خبره مبدل می گردد.این گفته مختص تمامی افراد می باشد.چه بسا ما سالخوردگان بی سوادی داشته ایم که با حضور در کنار متخصصان خارجی این حوزه در همین منطقه،به زبان خارجه آشنایی نسبی یافته و همچنین کار با تجهیزات را فرا گرفته اند.پس اطلاق واژه بومیان نابلد به این مردم،کاری بسیار ناپسند بوده و می طلبد که شرکت های منطقه با تغییر دید خود،این رویه را پایان دهند که این،مسبب افزایش سود آن ها بجهت کاهش هزینه های جانبی هر نفر می گردد.ضمن اینکه با وجود آموزشگاه های نسبتا کاملی که طی این دو دهه ایجاد گردیده است،امکان افزایش سطح معلومات کارجویان وجود دارد.البته از این واقعیت هم نباید گذر کرد که عمده کارجویان بومی صنعت انرژی به سبب بی مهری هایی که در آزمون ها و مسیر استخدام وجود دارد عطای اشتغال در این شرکت ها را به لقایش می بخشند که این خود باعث بوجود آمدن آسیب های اجتماعی متعددی گردیده که در ازای حسن همجواری،نصیبشان شده است.
نکته مهمی که طرح آن ضرورت دارد،غیر بومی بودن بسیاری از ارکان شرکت های منطقه است.هرچند که بسیاری از این شرکت ها ،استراتژی خاص خود را دارند و درانتصابات خود هم مختار هستند ولی این را نباید از خاطر برد که تاییدیه این اشخاص در مراجع شهرستان انجام می شود و این مراجع می توانند با انتخاب گزینه بومی ویا بومی گزین،از فزونی مفسده های گریبان گیر اجتماع و خود، جلوگیری نمایند.
۲-بهداشت و درمان
در این حیطه،کارهای زیربنایی بسیار خوبی در دوره های قبل(خصوصا دوره نهم)انجام گردیده است.نظر نگارنده با تکیه بر مستندات ،در مقام مقایسه ای هر چند خرد،این می باشد که اگر پیگیر های مسرانه تری در دوره گذشته(دهم) وجود می داشت امکان اتمام این پروژه ها و بهره مندی زود هنگام مردم نجیب این خطه مهیا بود.اهم این پیگیری ها،شامل تجهیز کامل بیمارستان های کنگان ودیر و عسلویه و تحت پوشش قرار گرفتن آن ها،تجهیز بیمارستان ها و احداث مراکز بهداشت روستایی و درمانگاه ها در حوزه انتخابیه می باشد که با توجه به ظاهر امر،این مهم بطوری که در خور شان مردم نجیب باشد در دوره قبل پیگیری نگردیده است.
۳-عمران و آبادی
اهم موضوعاتی که پیگیری گردیده است ارتقا رتبه مناطق و همچنین ارتقا رتبه شهرداری ها است.در کنار این دو موضع مهم که شاید بنظر بسیار پیش پا افتاده است ولی در اصل باعث افزایش عایدی بودجه ای می گردد می توان به بازسازی محورهای مواصلاتی و تعریف پروژه های کلان ترابری و کمربندی های شهری و ساخت پروژه های عظیمی از قبیل اسکله خورخان بردخون و دیر و کنگان و پروژه وفاق و ترمیم زیرساخت آب و فاضلاب حوزه جنوب و تجهیز ناوگان شهرداری ها و بهبود مبلمان شهری اشاره نمود.با توجه به پیگیری های میدانی و حضوری نماینده ،امید است که با تسریع روند ساخت،افتتاح کامل آن ها را شاهد باشیم
۴-فلرینگ
هم نشین خاموش شب و روز مردم این منطقه را با این توضیح تشریح می نماییم.فلرینگ های شبانه ای در پالایشگاه ها و کارخانجات و پتروشیمی های منطقه وجود دارد که نمود آن را صبحگاهان، بر روی پهنه ی آسمان ،که این روزها به برکت این بلندقامتان جبار،تیره وتار گردیده است می توان دید.محض اطلاع خواننده این را بیان می داریم که هر کدام از فلرهای پالایشگاهی و پتروشیمی و کارخانه ای ، توانایی پراکنده کردن مقداری بیش از ۱۲۰۰ تن در ساعت گاز حاوی سولفید و پلی سولفید هیدروژن،مرکاپتان،مونواکسید و دی اکسید کربن،ترکیبات اروماتیک سرطان زا، ترکیبات اهکی و سیلیس دار،مونو و دی اکسید گوگرد و اسیدسولفوریک و … را دارند.عمق فاجعه را در جایی می توان دید که این گازها موارد زیر را در پی خواهند داشت:
-کاهش عمق تنفس اکوسیستم زیستی (آبزیان و انسان ها و حیوانات و نباتات)
-از دست رفتن ثروت ملی با توجه به ترکیبات بسیار با ارزش خروجی از فلرها
-ایجاد باران و رطوبت های اسیدی و خسارت به خانه ها و اموال و خودروها
-تغییر زیست بوم و از بین رفتن منابع طبیعی
در استان خوزستان برای رفع فلرینگ صنعت انرژی،مگاپروژه بید بلند خلیج فارس در دست افتتاح است که امیدواریم نظیر این پروژه با توجه به مضرات بیشتر پالایشگاه های گازی در مبحث فلرینگ،در جنوب استان بوشهر نیز تعریف گردد،ضمن اینکه می توان در زمان ایجاد مشکل در یک پالایشگاه،گاز فلر را با خط لوله ای به پالایشگاه دیگر جهت استفاده،ارسال نمود.
مشکل دیرینه ای که تاثیر بسیار خوبی در بهسازی مناطق داشت،عوارض آلایندگی است که در دوره قبل شدیدا مورد تجاوز نمایندگان استان های همجوار گردید که می طلبد این پیگیری ها،توسط نماینده کنونی با توجه به جایگاه خود در کمیسیون انرژی ،مشابه دوره نهم پیگیری گردد
۵-زیرساخت آموزشی
در این بخش نیز بمانند دیگر بخش ها کارهای بسیار خوبی شروع گردید.برخی از آن ها در صورتی که ادامه می یافتند تاثیر شگرفی در تقویت زیرساخت اشتغال منطقه داشتند.از این موارد می توان ساخت بزرگترین مرکز آموزش نفت و گاز در کنگان و دیر را برشمرد که پیگیری آن در سال ۹۲ انجام شدو متاسفانه این مهم به مرحله اجرا نرسید و اکنون با پیگیری های دکتر عباسی، به کازرون اختصاص یافت.هرچند که آموزش های این مرکز جدید الاحداث،دو دهه است که در مراکز جنوب استان تدریس می گردد ولی احداث آن در جنوب استان بوشهر به دلگرمی و پایان احساس عدم توجه صنعت به مردم نجیب و محروم این خطه می انجامید.
۶-بخش کشاورزی
کشاورزی و صیادی از دیرباز،بعنوان شناسنامه استان بوشهر شناخته می شوند.کشاروزان پس از تحمل رنجی یک ساله در نهایت با سد دلال بازی هایی روبرو می گردند.این پیگیری نیز طبق اطلاع،انجام شده بود.استان بوشهر زیرساخت مناسبی جهت صادرات محصولاتی از قبیل گوجه فرنگی و حبوبات را داراست.درصورت استقرار بازاریابان بومی در کشورهای همسایه،امکان صادرات آن فراهم بوده و دست رنج یکساله کشاورز،بدور از دلال بازی،نصیب این قشر زحمت کش می گردد.در کنار این کار،ایجاد کارخانه های بومی مواد غذایی جهت ایجاد ارزش افزوده،با وجود پتانسیل بالای کشت مواد اولیه،سکوی پرتابی جهت افزایش سطح رفاه این قشر زحمتکش می باشد
۷-دریانوردی و بنادر
ساخت و پیگیری تکمیل پروژه های عظیمی از قبیل اسکله خورخان بردخون . اسکله دیر و کنگان در این حیطه تعریف می گردد.در ادامه می توان به پیگیری هایی جهت جلوگیری از صید ترال که مخرب اکوسیستم دریایی و معیشت دریانوردان است را نام برد.ضمن اینکه در برهه ای پیگیری هایی جهت احقاق حقه ته لنجی انجام شد که می طلبد این مهم پیگیری گردد.خواننده این را در نظر داشته باشد که رویه بسیار زشت قاچاق،با جلوگیری از ورود ته لنجی با آن مقدار ناچیز رفع شدنی نیست و دید دولتیان باید از ته لنجی به جلوگیری از قاچاق کانتینری تغییر کند.امید است که نماینده محترم این مقوله را برای متولیان امر تفهیم نماید.موضوع بعدی که پیگیری گردیده و بهبود می طلبد حذف کارمزد هزینه حمل سوخت صیادی و ایجاد ایستگاه های سوخت گیری ناوگان دریایی در اسکله ها است.
و…
موارد بالا هر کدام شرح درازی دارند که نگارنده،بر حسب وظیفه خود مواردی را که نیاز است پیگیری گردد گوشزد کرده و در قبال مواردی که به نتیجه رسیده است از نماینده محترم کمال امتنان را دارد.
پیگیری ها وبازرسی های میدانی و مجدانه ایشان،ضمن تسریع در بودجه ریزی و ایجاد انگیزه در عوامل دخیل در کار ،نوید بخش دلگرم کننده تسریع روند حل این معضلات و شاید در مواردی، حل کامل آن است.
البته باید قضاوت را در پایان انجام داد ولی معضل یابی و انتقال مشکلات بصورت دوره ای،خود بمثابه نیروی محرکه عمران و آبادی هر منطقه ای عمل می کند که امید است دیگر نقادان و تویسندگان،این را وظیفه خود بدانند.
س.محمودی
سفیر جنوب(فعال اجتماعی سیاسی)



نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *