سکینه الماسی:
لزوم ارتقای توانمندی زنان خانهدار
تاورتا؛سکینه الماسی: گسترش دسترسی همگان به شبکههای اجتماعی، مجازی و افزايش تصاعدی ضريب نفوذ اينترنت در ايران و افزايش تعداد سايتها، وبلاگهای زنان و پايگاههای اطلاعرسانی باعث شده تا کاربران توجه ويژهای به اين شبکهها داشته باشند. تاثیر شبکههای مجازی در زندگی افراد بر هیچکس پوشیده نیست و همین موضوع لزوم بررسی تاثیر آن را آشکار میکند. در اصل تاثیر سن، جنس، تحصیلات، شغل و سایر ویژگیهای فردی در استفاده کاربران از شبکههای اجتماعی جای تامل دارد. بر اساس بررسیهای انجام شده ۸/۵۰ درصد از اعضای شبکههای اجتماعی را مردان و ۲/۴۹ درصد را زنان تشکیل میدهند. در این بین زنان خانهدار با ۲/۲۸ درصد بیشترین جمعیت کاربران شبکههای مجازی هستند. ابتدا باید نکتهای درباره ارتباط بین مفهوم کار و زنان خانهدار ارائه داد. هم اکنون در جامعه ما به نادرست معنا و مفهوم کار صرفا به کسب درآمد مالی محدود شده است. این در حالی است که در تعاریف گسترده از کار و اشتغال این چنین برآورد میشود که کار، انجام وظایفی نیازمند کوششهای فکری و جسمی با هدف تولید کالا یا ارائه خدمات و نیازهای انسانی است. در اصل خانهداری یا کار در خانه به دلیل تولید و ارائه خدمات فراوان همچون مدیریت منزل، تربیت و پرورش فرزندان، همسرداری و… یک شغل تمام عیار است و چه بسا از بسیاری از شغلهای پر مشغله هم وقتگیرتر باشد.
زنان خانهدار، فعالان شبکههای مجازی
زنان خانهدار یکی از کاربران و استفاده کنندگان گسترده از شبکههای اجتماعی محسوب میشوند. با تغییر ساختار جامعه از روستایی به شهری، از خانههای ویلایی پرمراوده با همسایهها به آپارتمانهای تنگ، محدود و تنهای شهری و از زندگی پیدا و آسانتر با آشناها به زیستن پیچیده با غریبههای شهری تلاش شده از فناوری و فضای مجازی به عنوان میانجی در این تغییر ساختارها استفاده شود. در این شرایط گوشیهای تلفن همراه در بهترین و بدترین لحظات با افراد شریک بوده و لحظههای زندگی را ثبت میکنند.امروزه زن خانهدار، دیگر با همسایههایش غروبها در حیاط منتظر نمینشیند تا شوهرش از سرکار برگردد، بلکه ترجیح میدهد در شبکههای اجتماعی و پیامرسانها گروه ساخته و از این طریق به مراوداتش بپردازد. با تغییرات اجتماعی کشورمان، نقشهایی که تا دیروز بار جنسیتی داشت، امروز در قالب مشابهتهای فردی ظاهر شده است. در این حوزه شبکههای اجتماعی فارغ از نگاه ارزشداورانه مثبت یا منفی نقش فعال دارند. زن خانهدار از جامعه جدا نیست، اگر با همان تجهیزات فکری و عینک دیروز به جاده پیچیده و گنگ فضای مجازی قدم گذارد، بی شک ضربات جبران ناپذیر فراوان بر پیکر نحیف مدرن خویش و خانواده وارد میشود. زنان خانهدار نباید تصور کنند افراد، بهویژه مردان سودجوی نهان در زیر صورتکهای مجازی به اندازه انسانهای بیآلایش پیشین قابل اعتماد و مراوده هستند. در این شرایط میتوان با بازبینی و غنیسازی اوقات زنان خانهدار در قالب طرحها و برنامههای متعدد و متنوع در راستای فعالیت موثر این قشر تاثیرگذار در جامعه نقش اساسی ایجاد کرد.
تنهایی زنان و شبکههای اجتماعی
احساس تنهایی زن خانهدار، اولین و جدیترین آسیبی است که خطرگزیدگی حریم و حرمت او را از طریق مارهای خوش خط و خال نهان در شبکههای مجازی اجتماعی تهدید میکند. در شبکههای مجازی افراد فرصتطلب و سودجو به اهمیت توجه به زنان پی برده و از همین ضعف فردی همسر و جامعه درباره توجه به زنان خانهدار استفاده میکنند و به این شکل طعمههای تنها و مغفول مانده را به دام میاندازند. با توجه به شرایط موجود میتوان در اسرع وقت با تدوین برنامههای جدی، مطالعات هماهنگ و آموزشهای گسترده از طریق رسانه ملی، نهاد آموزش و پرورش و سازمان شهرداری برای نجات خانوادههای ایرانی از صدمات و آسیبهای ناشی از فضای مجازی اقدامات اساسی انجام داد. شبکههای اجتماعی همچون شمشیر دولبه از اطلاعات، آسیبها و مسائل گوناگون برخوردار است. با این تفاسیر باید در ارتقای بینش گزینشگر در خانوادهها بهویژه در بین زنان خانهدار از طریق آموزش تاثیرگذار بود. این مهم باید برای همگان به ویژه نسل جدید با آموزش از مقاطع ابتدایی تا دانشگاه ادامه داشته باشد. همچنین نهادها و سازمانهای مربوطه همچون شهرداریها، صدا و سیما و… میتوانند در فرهنگسازی و نحوه بهکارگیری صحیح این فضا به شکل همگانی تاثیرگذار باشند. هم اکنون عدم آگاهی از فعالیت در فضای مجازی اکثر طبقات جامعه را با تبعات مختلف درگیر کرده است. در این شرایط طبقه متوسط به عنوان بسیطترین طبقه اجتماعی ایران بیشتر در معرض آسیبهای ناشی از بهکارگیری شبکههای مجازی است. در واقع از وقتی این بینش شکل گرفت دیگر پدیده «مهربانی سایبری» عیان شده و قابل تشخیص بوده و به سادگی افراد فریفته نمیشوند. در فضای واقعی و توسعه مهربانی در جامعه باید با تقویت بنیانهای اقتصادی بتوان شرایطی را فراهم کرد تا اعضای خانواده ساعات بیشتری را با هم بگذرانند که پدر و مادر خانواده ایرانی مجبور به ۱۲ یا ۱۵ساعت کار در شبانهروز نباشد.
زنان و تولیدات خانگی
با توجه به قابلیتها و نیازهای زنان خانهدار میتوان با توسعه شرایط کارآفرینی و افزایش تولیدات خانگی، ارتقای کسب درآمد خانوار و مشارکت زنان در جامعه اقدامات مناسب انجام داد. برای مثال زنان خانهدار این مرز و بوم میتوانند با کسب مهارتهای گوناگون همچون یادگیری زبان انگلیسی و کسب فنون ترجمه، آموزش انواع هنرها و صنایع دستی در تولید و توسعه ملی تاثیرگذار باشند. در این شرایط فرزند وقتی ببیند مادرش جز سرگرمی در شبکههای اجتماعی، ساعاتی را به مطالعه، ترجمه، نقاشی و… اختصاص میدهد به نسبت او نیز مفاهیم گوناگون از کار و اشتغال را میآموزد. در این شرایط نسل جدید مطالعه کردن و ساختن حتی یک بافتنی ساده را ارزش میداند، چون روح کار و اشتغال ارزشمند است. فرزندان تربیتشده با توجه و احترام به روح کار و اشتغال در آینده دیگر دغدغه و آرزوی آنها داشتن آخرین مدلها گوشی تلفن همراه نیست، بلکه خریداری آخرین کتابهای منتشرشده و کسب مهارتهای نوین جزو اولویتهایشان قرار میگیرد. در واقع نمیتوان تنها دلیل خطرات یا آسیبها در جامعه را فقط یک نفر و اقداماتش دانست. برای مثال نمیتوان این چنین قلمداد کرد که اگر زن خانهدار کمتر در فضای مجازی فعالیت داشته باشد به نسبت مسائل و مشکلات در خانوادهها حل و فصل میشود، بلکه این طرز فکر چندان واقع بینانه و کارآمد نیست. اگر سیاستگذاران فرهنگی نیازهای مطلوب و جذاب دیگری را برای غنیسازی اوقات فراغت زن خانهدار ارائه دهند، آن وقت میتوان امیدوار بود که شبکههای اجتماعی به عنوان یک فرصت در ارتقای آگاهی زنان تاثیرگذار هستند./ آرمان امروز
* سکینه الماسی- عضو فراکسیون زنان مجلس