ادداشت عبدالحسین صفرپور؛ درمورد مناقشات فرماندار با شهرداری های جم
شهردار؛ حاکم است!/ قطع سلطه ی مقام سیاسی بر اداره شهر
فرماندار یا هر مقام سیاسی نباید در انتخاب شهردار دخالت کند. ولی تجربه چیز دیگری به ما می گوید. مقام های سیاسی از تمام توان خود برای همراه کردن شهردار استفاده می کنند. اینکه چرا مقام های سیاسی (خصوصا مقام دولتی) علاقمند به سلطه بروی مقام های محلی (نهاد اداره شهر از جمله شورا و شهردار) هستند دلایل احتمالی زیادی دارد. یکی از مهمترین دلایل؛ ساختار دولت مدرن و #اقتدارگرا است که خود را متولی زندگی مردم در هر سطحی می داند. برای تمامی مناطق برنامه ملی، یکپارچه و عمومی می دهد. نقش عقلِ کل را بازی می کند.
دلیل بعدی به ویژگی های فردی مقامات بر میگردد، مثلا روحی ی فرماندار. اینگونه است که می خواهد همه از او حساب ببرند. دلیل سوم نیز به ضعف، وابستگی های مالی و ساختاری نهاد اداره شهر به دولت و مقام های سیاسی مربوط می شود.
در متن های مختلفی که حول مسئله شهر در #شهرنامه نوشتیم به تضاد و تقابل نهاد اداره شهر و فرماندار (به عنوان مقام سیاسی) اشاره کردیم. نکته ای که باید مجددا بروی آن تاکید کنیم این است که متولی و مسئول توسعه و اداره شهر، مجموعه شهرداری و شورا است. فرمانداری مسئول سیاسی شهر است که باید در راستای #توسعه ی شهری و محلی یاری رسان باشد. یا در حداقل انتظار سنگ اندازی نکند.
فرمانداری در معنی عام باید متولی #یکپارچگی ملی باشد و دخالت حداقلی در نهادهای مردمی و شهری داشته باشد. از طرفی فلسفه ی بوجود آمدن شوراها و #انتخاب_شهردار نیز بر کم کردن نقش حکمران ملی و واگذاری وظایف به شهرها اشاره می کند. در واقع توسعه محلی و منطقه ای ناظر به گسست برنامه ریزیِ جدید از برنامه ریزی مرکزی و قدرت مرکزی صورت گرفته است و تاکید بر سازمان های مردم نهاد و محلی برای توسعه و برنامه ریزی توسعه ای شهرها دارد. فلسفه ای که متاسفانه نادیده گرفته می شود. و یا در تضاد با منافع سیاسی است!
هر چند می دانیم تضاد حکومت ملی و حکمرانی محدود محلی (نهاد اداره شهر) برای جم در تجربه چندساله ثابت شده است. ولی مشخصا باید به این درک عمومی برسیم که نظر کارشناسی نهاد اداره شهر بر نظر سیاسی و کوتاه مدت مدیر #سیاسی ارجحیت دارد. فرماندار منصبی بسیار متزلزل است که برای بقای خود باید طرح های کوتاه مدت و به قولا مشاهده پذیر انجام دهد و هیچ نسبتی با متولی بودنِ شهر ندارد. بطور مشخص کارنامه
فرماندار یا هر مقام سیاسی نباید در انتخاب شهردار دخالت کند. ولی تجربه چیز دیگری به ما می گوید. مقام های سیاسی از تمام توان خود برای همراه کردن شهردار استفاده می کنند. اینکه چرا مقام های سیاسی (خصوصا مقام دولتی) علاقمند به سلطه بروی مقام های محلی (نهاد اداره شهر از جمله شورا و شهردار) هستند دلایل احتمالی زیادی دارد. یکی از مهمترین دلایل؛ ساختار دولت مدرن و #اقتدارگرا است که خود را متولی زندگی مردم در هر سطحی می داند. برای تمامی مناطق برنامه ملی، یکپارچه و عمومی می دهد. نقش عقلِ کل را بازی می کند.
دلیل بعدی به ویژگی های فردی مقامات بر میگردد، مثلا روحی ی فرماندار. اینگونه است که می خواهد همه از او حساب ببرند. دلیل سوم نیز به ضعف، وابستگی های مالی و ساختاری نهاد اداره شهر به دولت و مقام های سیاسی مربوط می شود.
در متن های مختلفی که حول مسئله شهر در #شهرنامه نوشتیم به تضاد و تقابل نهاد اداره شهر و فرماندار (به عنوان مقام سیاسی) اشاره کردیم. نکته ای که باید مجددا بروی آن تاکید کنیم این است که متولی و مسئول توسعه و اداره شهر، مجموعه شهرداری و شورا است. فرمانداری مسئول سیاسی شهر است که باید در راستای #توسعه ی شهری و محلی یاری رسان باشد. یا در حداقل انتظار سنگ اندازی نکند.
فرمانداری در معنی عام باید متولی #یکپارچگی ملی باشد و دخالت حداقلی در نهادهای مردمی و شهری داشته باشد. از طرفی فلسفه ی بوجود آمدن شوراها و #انتخاب_شهردار نیز بر کم کردن نقش حکمران ملی و واگذاری وظایف به شهرها اشاره می کند. در واقع توسعه محلی و منطقه ای ناظر به گسست برنامه ریزیِ جدید از برنامه ریزی مرکزی و قدرت مرکزی صورت گرفته است و تاکید بر سازمان های مردم نهاد و محلی برای توسعه و برنامه ریزی توسعه ای شهرها دارد. فلسفه ای که متاسفانه نادیده گرفته می شود. و یا در تضاد با منافع سیاسی است!
هر چند می دانیم تضاد حکومت ملی و حکمرانی محدود محلی (نهاد اداره شهر) برای جم در تجربه چندساله ثابت شده است. ولی مشخصا باید به این درک عمومی برسیم که نظر کارشناسی نهاد اداره شهر بر نظر سیاسی و کوتاه مدت مدیر #سیاسی ارجحیت دارد. فرماندار منصبی بسیار متزلزل است که برای بقای خود باید طرح های کوتاه مدت و به قولا مشاهده پذیر انجام دهد و هیچ نسبتی با متولی بودنِ شهر ندارد. بطور مشخص کارنامه سیاسی برای وی و مجموعه ی بالادستی وی اهمیت اول را دارد. توسعه منطقه ای در مرحله ی دوم اهمیت قرار می گیرد. همین امر باعث می شود که دست به هر کاری برای افزایش منفعت سیاسی بزند.
ویژگی های شخصی مقام سیاسی را می توان از طریق خلقیات ایرانیان بررسی کرد هرچند بهتر است بررسی نکنیم! نظریات مختلف #اقتدار گرایی ایرانی و استبداد شرقی و …، همچنین تجربه زیسته در این زمینه می تواند بشکل عمومی استفاده شود و قضیه را روشن سازد.
نکته دیگر میزان وابستگی و ضعف نهادهای اداره شهر در برابر سیاسیون است، اینکه منتخبین شورا در انتخاباتی برگزیده می شوند که برگزارکننده آن فرماندار است، شبهه برانگیز خواهد بود. ممکن است از همین ناحیه وابستگی یا #بدهکاری_های_سیاسی ایجاد شود.
در مورد استقلال مالی شهرداری جم، همانطور که مشخص است به دلیل درآمدهای مربوط به حق آلایندگی، وابستگی کمتری به دولت احساس می شود، اختلافات نیز از همین ناحیه سر چشمه می گیرد
برای وی و مجموعه ی بالادستی وی اهمیت اول را دارد. توسعه منطقه ای در مرحله ی دوم اهمیت قرار می گیرد. همین امر باعث می شود که دست به هر کاری برای افزایش منفعت سیاسی بزند.
ویژگی های شخصی مقام سیاسی را می توان از طریق خلقیات ایرانیان بررسی کرد هرچند بهتر است بررسی نکنیم! نظریات مختلف #اقتدار گرایی ایرانی و استبداد شرقی و …، همچنین تجربه زیسته در این زمینه می تواند بشکل عمومی استفاده شود و قضیه را روشن سازد.
نکته دیگر میزان وابستگی و ضعف نهادهای اداره شهر در برابر سیاسیون است، اینکه منتخبین شورا در انتخاباتی برگزیده می شوند که برگزارکننده آن فرماندار است، شبهه برانگیز خواهد بود. ممکن است از همین ناحیه وابستگی یا بدهکاری های سیاسی ایجاد شود.
در مورد استقلال مالی شهرداری جم، همانطور که مشخص است به دلیل درآمدهای مربوط به حق آلایندگی، وابستگی کمتری به دولت احساس می شود، اختلافات نیز از همین ناحیه سر چشمه می گیرد