🔸در استان بوشهر همه راه ها به نفت ختم مي شود و اين سرآغاز اشتباهات است. اشتباهي كه پارس جم چندين سال است بر انجام آن اصرار دارد. پس جايگاه برنامه ريزي در تيم چه مي شود؟ مديريت تيم در ليگ برتر چه وظايفي دارد؟ نقش مسئولين استاني و دستگاه هاي اجرايي استان در تيم داري چيست؟
امروز استان بوشهر دو تيم ليگ برتري دارد. اين يك فرصت و ظرفيت بزرگ است كه بايد قدر آن را بدانيم. بايد فراتر از يك چالش درون استاني به آن نگاه كنيم و دعواهاي خانوادگي را كنار گذاشته و به عنوان برادراني كه گوشت هم مي خورند ولي استخوان هم را دور نمی اندازند، باهم رفتار كنيم.
🔹ميخواهم امروز كه سرخوش حضور دوباره تيم شاهين بوشهر در ليگ برتر هستيم، نگاهي به تجربه دوساله تيم پارس جم در ليگ برتر داشته باشم تا از تجارب اين تيم (آینه عبرتی که هنوز در جلوی چشممان است) در ليگ برتر براي اعتلاي آینده فوتبال استان بوشهر استفاده كنيم.
دو سال قبل وقتي پارس جنوبي جم به ليگ برتر آمد همه خوشحال و راضي بودند و تمام عزم خود را براي حمايت از اين تيم جزم كرده بودند، اما با گذشت دو فصل نسبتا موفق، امروز این تيم هوادران، بازيكنان، كادرفني و مديريتي تيم از وضعيت ناراضي هستند و كسی نيست پاسخي صريح دهد كه چرا تيم به این وضعيت رسيده است؟ دليل اصلي نارضايتی مردم بومی چيست؟ چرا باشگاه درآمدي براي مخارج خود ندارد؟ چرا وضعيت تيم به جايي مي رسد كه سرمربی تيم پارس جم مثل مربيان تيم مهمان از چمن و امكانات ورزشگاه انتقاد مي كند؟ و چرا كمتر بازيكني از استعدادهاي فراوان استان بوشهر به ليگ برتر معرفي شد؟
شايد شما فكر كنيد اين مسائل فوتبالي يا ورزشي است، اما از ديد دانشجوی مديريت استراتژي، تمام اين مشكلات مديريتي محسوب مي شوند!
اولين و بزرگترين اشتباه تيم پارس جم كه البته شاهين هم در دوره حضور ليگ برتري خويش مرتكب آن شد، وابستگي تمام و كمال به نفت است! نفت به شدت ويژگي اشتعال زايي دارد و خانمان سوز است. اينكه ما برای تيم هيچ اسپانسری جذب نكنيم، به دنبال هيچ درآمد پايداري از طرق سامانه هواداري یا ديگر راههای رايج در دنيا نباشيم و فقط دستمان جلوي نفت دراز باشد، حكم سقوط تيم خود را امضا كرده ايم.
دومين اشتباه بزرگ تيم پارس جم كه بايد از آن عبرت بگيريم عدم توجه به تيمهای پايه است! اگر كمترين دورانديشی در نگاه مديران اين تيم وجود داشت و تصور میكردند كه اين تيم قرار است برای بلند مدت در ليگ برتر ماندگار شود سعی در تربيت استعدادهاي بالقوه استان میكردند كه هم راهي براي درآمدزايی باشد و هم اعتلای فوتبال استان عزيزمان بوشهر. اما براساس اخبار بنظر میرسد تيم پارس جم حتي بازيكنان پايه خود را هم از ديگر استانها مي خرد! اما بدون شك انتظار میرود شاهين با تجربه و قدمت تاريخي خود آكادمي قوي تری داشته باشد.
سومين اشتباه و شايد حتي تحقير تيم پارس جم اين بود كه كمپ و تمرينات در تهران بود و صرفا براي مسابقات به جم مي رفتند! اين موضوع باعث شد كه هواداران اين تيم ريزش داشته باشند و حس تعلق و تعهد كمتري نسبت به تيم وجود داشته باشد؛ درحالی که اگر این تیم در جم فعالیت می کرد، قطعا امروز حداقل هایی نظیر کمپ تمرینی، خوابگاه و دفتر آبرومند باشگاه در این شهرستان وجود می داشت.
چهارمين اشتباه مهم اين تيم در بستن قراردادهای كوتاه مدت با ستاره هايي همچون علي دشتي، ميثم تيموري و فرشاد محمدي مهر بود كه جدايي آنها كمترين درآمدی براي اين تيم نداشت و موجب شده كه امروز تيم پارس جم صرف محلی برای شهرت و مطرح کردن بازیکنان باشد. اين انتظار از شاهين بوشهر مي رود كه نه تنها ستاره ها را براي درآمدزايي و نام خود مطرح كند بلكه با شناسایی و حمایت از استعدادهای استان، به فوتبال ملي كشور هم در اين مسير كمك كند.
پنجمين اشتباه تيم پارس جم در تعامل با مسئولين شهرستاني و استاني خود را نشان مي دهد، جايي كه احتمالا امروز هيچكدام از شهرداري ها، استاندار، نمايندگان مجلس و ديگر مسئولان استاني (غير از نماينده مجلس، فرماندار و شهردار جم) تعامل كم و حتي نزديك به صفر با تيم پارس جم دارند و اين امر باعث شده نماینده استان در لیگ برتر در مشكلات خود منزوي شود.
اين نقدي بر تيم پارس جم نيست بلكه كمكي است براي اصلاح راهي كه قرار است با دو تيم در ليگ برتر برويم و سال ها شاهد دربي استان باشيم، از آن لذت ببريم، كُري بخوانيم و بازيكنان مستعدی تربيت كنيم. اميدوارم اين يادداشت كمترين كمكي به اصلاح روند مديريت تيمداري در استان عزيزمان بوشهر باشد.