لطفا خواب کسی را به هم نزنید!

لطفا خواب کسی را به هم نزنید!

تاورتا

🔴 لطفا خواب کسی را به هم نزنید؛

✍🏼باید از کجا نوشت و از کجا شروع کرد قصه ی مردمی که امیدشان را به کسانی بسته اند که خوب آموخته اند کاشتن بذر ناامیدی را ، قصه ی تلخِ خواستن و بی اعتنایی دیدن.

🔹به نظر می رسد قبای برخی از مسوولیت ها به تن عده ای گشاد می آید و لیک ، حب پست و مقام اجازه نمی دهد که مسوولیتشان را وانهند و میدان را برای افرادی به غایت مسوول خالی کنند.

🔸شهرستان ما همیشه محلی مناسب برای آزمون و خطای افرادی بوده که قرار است در آینده در قامت مسوولانی تصمیم گیرنده ظاهر شوند.
این گونه آزمودن ها گاهی مناسب و گاه بسیار بدتر از آن که تصور می شود به پایان می رسد.

🔹فضا را بیشتر باز کنیم و وارد متن شویم تا بدانیم آنچه را که سالهاست بر ما میگذرد و حال به نکاتی عادی مبدل گشته اند.

🔵جریان انتقال آب که سالهای سال است قرار شده در تاریخ های گوناگون به بهره برداری برسد به کجا انجامیده است؟
کسی پاسخگوی این سوال خواهد بود؟ هر سال زمانی را برای بهره برداری اعلام می کنند و بعد …..
شاید هم انجام شده و آب لج کرده و در سربالایی ها و پیچ و خم جاده ها مانده و خیال بالا آمدن ندارد.
گوش ها از این گونه حرف ها پر شده و مردم تا به چشم نبینند ، حرف دولتی ها را باور نمی کنند.

🔵وضعیت بیمارستان شهرستان ما بسیار نامناسب است و از امکانات گاه اولیه ی هر مکان درمانی برخوردار نیست. همه ی مردم برای یک بار هم که شده به دلیل نبود امکانات مجبور به مراجعه به شهرستان ها و یا استان های اطراف شده اند و بعضی مواقع تا رسیدن به آنجا، طعم تلخ اتفاقات بسیار ناگوار را چشیده اند.حال، عده ای بیش از آنچه فکرش را کنیم این مسیرها را پیموده و این تلخی ها را دیده اند.

🔵پمپ بنزین وسط شهر به دلیل اختلافات مالکان ، دیر زمانی است که کارش به تعطیلی کشیده شده و هیچ کس نه پایی پیش میگذارد و نه حوصله ی انجام وظیفه ای دارد. مردم برای زدن بنزین باید تا سر حد خروج از شهر بروند و عده ای مسوول به خواب رفته به ریششان بخندند.

🔵شور و شوق بسیاری از جوانان شهرستان ، به جایی بند است که می توان از آن به عنوان خط قرمز نام برد. “پارس جنوبی جم”
اما زمانهایی که سخت به کمک نیازمندیم، شخص فرماندار را به هیچ عنوان نمی توان یافت. آنقدر ضعیف که در دیدار پایانی لیگ ، برگزار کنندگان پایتخت نشین هم به ناتوانی ایشان پی برده بودند. انگار این ساختمان محلی آرام و مملو از آرامش برای به خواب رفتن و گذران روزهای بی دردسر میباشد.

دردهایی که طوری استمرار داشته که به مسائل روزمره و عادی زندگی مردم تبدیل شده اند.
و در آخر همه ی ما باید بدانیم زمانی که از کنار ساختمان فرمانداری عبور می کنیم آرام تر قدم برداریم‌ . عده ای در خواب به سر میبرند…



نظرات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *