بیمارستانی که درد را چند برابر می کند!

بیمارستانی که درد را چند برابر می کند!

یادداشت:

آنچه از واژه ی بیمارستان در ذهن ما تداعی میشود محلی است برای مداوای دردها و بیماری ها، جایی که برای التیام یافتن به آن پناه میبریم ، اما قصه ی بیمارستان شهر ما متفاوت است. جایی برای افزودن بر آلام ، قصه ی دردهایی که هم بر جسم و هم بر روح سوهان می کشد.
همه ی ما گذرمان به بیمارستان توحید جم افتاده است ، جایی که برخلاف اسمش گاهی درد می آورد ، حرف از تخصص پزشکان نیست که آن قصه ای دراز دارد. حرف از برخورد منشی هایی است که انگار از دماغ فیل افتاده اند. آنهایی که خود را فراتر از مردم می دانند و چنان با ناز و ادا پاسخ می دهند که انگار از آسمان نازل شده اند ، برخوردهایی که روح را می خراشد و درد را چندین برابر می کند.
قصه وقتی سخت تر می نماید، که بدانند بیمار، از بومیهای شهرستان است ، در آن هنگام وضعیت اسفبار تر می شود و برخوردها سردتر و منشی ها بی اعتناتر. بگذریم از آنکه اگر خانواده ی شهرک نشینان به بیماری مبتلا گردند چه سر و دستهایی که شکسته نمی شود ، حال آنکه عده ی زیادی از این به اصطلاح منشی ها اهل همین شهرستانند.
بنری آنچنانی برپا ساخته اند که مراجعه کننده حق ندارد در برابر این گونه ناملایمات واکنشی نشان دهد و به گونه ای دهان بیمار را بسته اند که عده ای بتازانند.
کاش قبل از اینکه اسبشان را در میدان بداخلاقی به جولان در می آوردند، برای ساعاتی در کلاس اخلاق حاضر می شدند و می دانستند که مردم برده ی کسی نیستند و این نگاه از بالا به پایین لایق آنها نیست. چیزی که چندین و چند بار موجب نارضایتی شده و این ناخرسندی به گوش مسوولین رسیده است.
حال سوال از مسوولین شهرستان این است :
در این برهه که تنها بیمارستان شهرستان همین توحید است که به واسطه ی وجود شرکت نفت ساخته شده و برای پاسخگویی به نیازهای اولیه کفایت می کند، آیا برای مقابله با این چنین رفتارها عملی انجام داده اند؟
تکریم بیمار در چه جایگاهی برای بیمارستان و کارکنان قرار دارد؟
منشی ها و گاه پرستارها به چه حقی با بی احترامی به مراجعه کنندگان پاسخ می دهند؟
و اصلا جناب مسوول شما کجای کارید؟
شاید هم به خاطر این که بیمارستان متعلق به شرکت نفت است باید سرمان را خم کنیم و بله قربان گو باشیم.
این که گوشه ای بنشینیم و هر روز مردم را ولی نعمت خطاب کنیم و خود را دلسوز معرفی نماییم، به ایده ای کهنه و پلاسیده تبدیل شده است. مردم آن چه را که می بینند قضاوت می کنند و نه آنچه که می شنوند. لطفا از این حال خوش فاصله بگیرید…



نظرات

2 پاسخ به “بیمارستانی که درد را چند برابر می کند!”

  1. علی گفت:

    دقیقا همینطوره
    یه مشت آدم تازه به دوران رسیده اند

  2. رضا گفت:

    درود
    باعرض پوزش این دیدگاه بیان شده خیلی دور از واقعیت و انصاف است یا شاید من بعنوان یک بیمار خوش شانس گذرم به بیمارستان توحید افتاده است! البته در هرمجموعه ایی نقاط قوت و ضعفی وجود دارد و برای تصمیم گیری باید تمام آنها را دید و نتیجه گیری کرد و من هم ان مجموعه را کامل نمی دانم و البته مانند شما نامهربان نمی دانم!
    برای راستی آزمایی نوشته ها لطفا در زمان تعیین شده برای دریافت نوبت (البته باید از قبل نوبت داشته باشید) به پذیرش مراجعه نمایید ببینید به چه کسانی نوبت میدهند و فرقی بین به قول شما شرکتی و غیرشرکتی است!
    اگر فردی نوبت از قبل نداشته باشد نباید توقع پذیرش داشته باشد هرچند که با راهنماایی منشی ها بیشتر مراجعه کنندگان با حوصله پذیرش می شوند.
    خواهشمند شمای نویسنده شخصا به قسمت های مختلف مراجعه نمایید و بصورت محسوس یا نامحسوس شرایط را مشاهده و با مراجعه کنندگان و کارکنان یک گپ دوستانه داشته باشید و آنگاه براساس مشاهدات خود بعنوان صاحب قلم و تفکر بنویسید.
    در پایان یاداور می شوم بین واقعیت و تصور چهار انگشت است! (شنیدن و دیدن)
    با آرزوی ارتقا هرچه بیشتر سطح خدمات دهنگان و گیرندگان خدمت

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *